معنی شهر فرهنگپرور آذری
حل جدول
مرند
شهر آذری
آچاچی
اهر، تکاب
تکاب
بناب، مرند
دریان، ملکان
مهاباد
خوی
اسکو
اهر
شهر مرزی آذری
ماکو
واژه پیشنهادی
لغت نامه دهخدا
آذری. [ذَ] (اِخ) تخلص شاعری ایرانی بقرن نهم هجری مادح سلاطین عادلشاهی دکن.
آذری. [ذَ] (ص نسبی، اِ) منسوب به آذر:
ز خونی که بد بهره ٔ مادری
بجوشید و شدچهره اش آذری.
فردوسی.
|| منسوب به آذربایجان. (درهالغواص حریری). || نام جامه ای که در آذربایجان بافتندی. (محمودبن عمر ربنجنی). || زبان آذری، لهجه ای از فارسی قدیم که در آذربایجان متداول بوده و اکنون نیز در بعض نواحی قفقاز بدان تکلم کنند. || مشک تیزبو. (محمودبن عمر ربنجنی).
معادل ابجد
2179